نامه
مژگان مشتاق مژگان مشتاق

پارچه ادبي کوتاه

 

 

صدای خرخر موتور نامه رسان که آمد، زن خودش را به او رساند با شوق نامه را گرفت، در خانه را بست و به اتاق خودش پناه برد، دست خط خودش را شناخت همیشه با خودکار آبی یا مشکی برای خودش نامه می نوشت و بعد با شوق چند روز بعد آن را از نامه رسان می گرفت و می خواند.

اما این بار روی پاکت با خودکار سبز آدرس خودش نوشته شده بود. هم تعجب کرد و هم خوشحال شد.

با خودش فکر کرد چه کسی ممکن است برای او نامه نوشته باشد، نامه ای که با دست خط خودش بود.زن شاد شد، چرخید و نفس عمیقی کشید. او تصمیم گرفت به پارک نزدیک خانه شان برود و نامه اش را آنجا بخواند.

 

 

....... چند دقیقه بعد

       ........ زن در مسیر پارک بود، در حالی که فراموش کرده بود که خودکار سبز را از دوستش گرفته بود .

 

 

 

 


April 29th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان